هر آنچه باید درباره فرهنگ دومینیکا بدانید!

کارائیب به‌عنوان یک مکان واحد، به‌ویژه توسط صنعت سفرهای دریایی فروخته می‌شود، و این آسیب بزرگی به منطقه و همه فرهنگ‌های زیبای آن است. دومینیکا اولین جایی بود که در دریای کارائیب سفر کردم، و به عنوان یک کوهنورد، جزیره مورد علاقه من تاکنون بوده است (اگرچه، همه آنها شگفت انگیز هستند!). این کشور جزیره ای بیش از زیبایی طبیعی اش خاص است، زیرا مردم آن خونگرم، هنرمند و بخشی از جامعه انعطاف پذیر هستند. بند را وارد کنید و برای یادگیری 10 چیز در مورد فرهنگ دومینیکا که قبلاً نمی دانستید آماده شوید.

فرهنگ و تاریخ دومینیکا

اکثر مردم دومینیکا کاتولیک رومی هستند و تعداد کمی از مردم نیز دارای مجموعه باورهای منحصر به فردی به نام اوبه هستند که ترکیبی از سنت های آفریقایی، اروپایی و کالیناگو است.

لباس ملی دومینیکا wob dwiyet نامیده می شود. زنان عمدتاً این لباس را در جشن ها می پوشند و شامل یک روسری رنگارنگ است که روی سر می پوشند. خود لباس پیراهنی یقه سفید با گلدوزی زیبا به عنوان تزیین دارد.

دومینیکا در مورد تعطیلی یکشنبه جدی است. تقریباً همه چیز در جزیره در روز یکشنبه تعطیل است به جز هتل ها. اگر برای آخر هفته نیاز به خرید مواد غذایی دارید، حتماً شنبه بروید، اما بدانید که خطوط از این دنیا خارج خواهند شد. طولانی ترین خطوط خواربار فروشی که تا به حال دیده ام در دومینیکا بوده است.

دومینیکا خانه یکی از دانشکده های بزرگ پزشکی است که دانشجویان ایالات متحده و کارائیب به طور یکسان در آن تحصیل می کنند. درمان های سنتی نیز هنوز توسط تعداد کمی انجام می شود. اینها به حضور ارواح شیطانی که جومبی نامیده می شوند اشاره می کنند و از گیاهان دارویی استفاده می کنند.

دومینیکا برای مدت طولانی بین فرانسه و بریتانیا سپری می شد و این کشمکش در ترکیب نام های فرانسوی و انگلیسی در جزیره مشهود است. مدت کوتاهی پس از لغو برده داری توسط بریتانیا در سال 1834، دومینیکا اولین قلمرو آن بود که مجلس قانونگذاری سیاه پوست داشت. ناگفته نماند که سنت ها و انعطاف پذیری آفریقایی نقش کلیدی در شخصیت و فرهنگ منحصر به فرد دومینیکا داشته است.

فرهنگ و تاریخ کالیناگو

مردم کالیناگو زمانی در سراسر دریای کارائیب زندگی می کردند، اما زمانی که استعمار اروپا و جنگ جمعیت آنها را از بین برد، به دومینیکا عقب نشینی کردند. کوه‌های دومینیکا مدت‌ها از آن‌ها در برابر مستعمره‌ها محافظت می‌کرد و این جزیره اکنون خانه آخرین جامعه مردم کالیناگو در جهان است. اگرچه فرهنگ‌های بومی اغلب در مطالب خارجی در مورد دریای کارائیب به رسمیت شناخته نمی‌شوند، فرهنگ دومینیکا و این منطقه بر اساس تمدن‌های آنها بنا شده است.

مردم کالیناگو کمی کمتر از 1٪ از جمعیت دومینیکا را تشکیل می دهند، اما آنها منطقه خود را در جزیره دارند. آنها برخی از تجربیات گردشگری بسیار واقعی و همچنین صنایع دستی سنتی را ارائه می دهند.

جامعه کالیناگو بسیار برابرتر از فرهنگ اروپایی بود. زنان به اندازه مردان قدرت داشتند و اگرچه هر دو جنس در تمدن خود کارهای متفاوتی انجام می دادند. در گذشته، آنها توسط یک رئیس اداره می شدند، اما اکنون شورایی دارند که به اداره جوامع آنها کمک می کند.

مذهب سنتی کالیناگو قله های آتشفشانی دریای کارائیب را منبع حیات جزایر این منطقه می دانست. مردم مجسمه هایی از سنگ و صدف حلزونی می ساختند که به آنها زمیس می گفتند و نمایانگر قله ها بود. قله های آتشفشانی در واقع قلب این جزایر هستند که آنها را تشکیل داده اند. مردم کالیناگو همچنین معتقد بودند که حفظ تعادل بین خیر و شر در جهان و حفظ رابطه نزدیک بین انسان و طبیعت ضروری است.

مردم کالیناگو دریانوردان متخصص در آب بودند و در اصل کارائیب را از حوضه رودخانه اورینوکو آمریکای جنوبی مستعمره کردند. آنها همچنین جنگجویان قدرتمندی بودند که با مردم تاینو که قبل از ورود کالیناگو تمدنی در دریای کارائیب ساخته بودند، جنگیدند. آنها همچنین شجاعانه با استعمارگران اروپایی جنگیدند، اما به دلیل آبله و سایر بیماری های «دنیای قدیم» به شدت آسیب دیدند.

نقشه دومینیکا

فرهنگ دومینیکا توسط ساکنان کشورهای مشترک المنافع دومینیکا شکل گرفته است. دومینیکا محل زندگی طیف وسیعی از مردم است. اگرچه از نظر تاریخی توسط چندین قبایل بومی اشغال شده بود، این قبایل تاینو و جزیره کاریب (کالیناگو) بودند که تا زمانی که مهاجران اروپایی به جزیره رسیدند، باقی ماندند. “کشتار” نام رودخانه ای است که به قتل روستاییان بومی توسط مهاجران فرانسوی و انگلیسی اختصاص داده شده است، زیرا رودخانه “روزها از خون سرخ می شد”. هر یک (فرانسوی و انگلیسی) ادعای جزیره را داشتند و برده هایی را از آفریقا وارد می کردند . کارائیب‌های باقی‌مانده اکنون در زمینی به مساحت 3700 هکتار (15 کیلومتر مربع ) زندگی می‌کنند.در ساحل شرقی جزیره آنها رئیس خود را انتخاب می کنند. در ادامه با گروه سرمایه گذاری ایساتیس همراه باشید.

دومینیکا اغلب به عنوان جامعه ای در حال مهاجرت از جمع گرایی به جامعه فردی تلقی می شود. اقتصاد یک اقتصاد در حال توسعه است که قبلاً به کشاورزی وابسته بود. نشانه های جمع گرایی در شهرهای کوچک و روستاهایی که در سراسر جزیره پراکنده شده اند مشهود است.

غذاهای دومینیکن شبیه غذاهای دیگر کشورهای حوزه کارائیب است. غذاهای اصلی رایج شامل گوشت (معمولاً مرغ، اما می تواند بز، بره یا گوشت گاو) باشد که در سس پوشانده شده است. سس ها یا سس های فلفل تند هستند یا از میوه های محلی تهیه می شوند. انواع زیادی از میوه های محلی، از تمرهندی گرفته تا میوه شور، معمولاً به شکل آب یا سس در جزیره سرو می شود. ترش پوست کنده و خام مصرف می شود. خاکشیر، یک گل قرمز که فقط در نزدیکی کریسمس شکوفا می شود، در یک نوشیدنی قرمز روشن می جوشانند.

روان ملی دومینیکا

دومینیکا از ترکیبی از فرهنگ ها استفاده می کند. نام مکان های فرانسوی به همان اندازه انگلیسی ظاهر می شود . زبان آفریقایی ، غذاها و آداب و رسوم اغلب با سنت های اروپایی به عنوان بخشی از فرهنگ کریول جزیره در می آمیزد . کارائیب‌ها هنوز گودال‌ها ( قایق‌ران) می‌تراشند ، خانه‌ها را روی پایه‌ها می‌سازند و سبدهای متمایز می‌بافند. تأثیرات رستافاریان و غرور سیاه نیز رایج است. دین بهائی در دومینیکا توسط حدود 1٪ از جمعیت انجام می شود. [1] [2]با این حال، هسته فرهنگ دومینیکن عمیقاً در فرهنگ اروپایی، به‌ویژه فرهنگ بریتانیایی جا افتاده است. این در آداب معاشرت، ادب، رفتار، بوروکراسی و غیره در سراسر جزیره منعکس شده است.

با تقریباً 80 درصد جمعیت کاتولیک رومی ، ارزش‌های محافظه‌کار و سنتی قوی هستند. خانواده جایگاه مهمی در جامعه دومینیکن دارد. تا حدی که یک پوستر دولتی که دومینیکن ها را در مورد خطرات حمل و نقل مواد مخدر غیرقانونی هشدار می دهد، جدایی از خانواده (به دنبال آن زندانی شدن و از دست دادن جان) را به عنوان عامل بازدارنده شماره یک در برابر جنایت ذکر می کند.

آمریکایی ها در دومینیکا

اولین مهاجران در این جزیره حدود 400 سال قبل از میلاد به کشورهای مشترک المنافع دومینیکا رسیدند. آراواک ، گروهی از شکارچیان-جمع‌آوران صلح‌آمیز، پس از گشت و گذار در سراسر دریای کارائیب شرقی، دهکده‌هایی را ایجاد کردند . کارائیب‌ها ، شکارچی‌های تهاجمی‌تر، آراواک‌ها را نابود کردند و جزیره را تصرف کردند. اکثریت مردم بومی کارائیب در سایر جزایر کارائیب توسط استعمارگران اروپایی کشته شدند. بومیان محلی دومینیکن کارائیب توانستند در مناطقی پنهان شوند که یافتن آن برای سربازان اروپایی سخت بود. ملکه انگلیس زمینی به مساحت 3700 هکتار (15 کیلومتر مربع) اعطا کرد) قلمروی در ساحل شرقی دومینیکا برای کارائیب های بومی در سال 1903. امروزه تنها 3000 کارائیب پس از سال ها رفتار وحشیانه توسط اسپانیایی ها، فرانسوی ها و انگلیسی ها باقی مانده است. آنها در هشت روستا زندگی می کنند و رئیس خود را انتخاب می کنند.

در سمت شرقی جزیره، نوادگان کارائیب‌ها به تمرین فرهنگ قدیمی و صنایع دستی خود در قایق‌سازی و سبد بافی ادامه دادند. اما جامعه آنها توسعه یافته و مدرن شده است. تأثیر آمریکایی‌ها از طریق مصنوعات و صداهای زبان مدرن در جزیره باقی می‌ماند. به عنوان مثال، کلمه طوفان از کلمه آمریکایی هوراکان گرفته شده است.

سایر مهاجران دومینیکا

زمانی که کریستف کلمب از کنار جزیره عبور کرد ، نام دومینیکا را گذاشت، اما هیچ مهاجر دیگری در جزیره باقی نگذاشت. سالها می گذشت تا مهاجران انگلیسی و فرانسوی به جزیره بیایند. این دو ابرقدرت اروپایی بی وقفه برای جزیره جنگیدند و فرهنگ آنها هرکدام جا افتاد. با این حال، بردگان آفریقایی نیز اثری پاک نشدنی در این جزیره بر جای گذاشته اند.

تأثیرات فرانسوی شامل زبان بومی جزیره، کریول ، غذا و بسیاری از نام‌های مکان است. دولت بریتانیا بر این جزیره پیروز شد و تأثیرات دولت و همچنین زبان رسمی مشخصاً متعلق به آنهاست. آفریقایی‌ها نیز بر کریول و غذا و همچنین سبک خاص لباس محلی تأثیر گذاشتند.

کارناوال های دومینیکا

کارناوال های دومینیکا

Chanté mas ( آهنگ بالماسکه ) و Lapo kabwit شکلی از موسیقی کارناوال دومینیکا است. این نمایش توسط افراد حاضر در مهمانی در یک رژه دو روزه، در قالب تماس و پاسخ به نام « لاوه » اجرا می‌شود ، با یک خواننده زن اصلی یا « شانتول » که به عقب جلوی درامر روی تامبو لله می‌رقصد . کارناوال ریشه های آفریقایی و فرانسوی دارد و در غیر این صورت به عنوان Mas Dominik شناخته می شود که به عنوان اصلی ترین کارناوال در کارائیب شناخته می شود. کارناوال دومینیکا به عنوان اصلی ترین و کم تجاری ترین کارناوال شناخته شده است که به این کارناوال، همان mas اصلی، معروف است.

سنت chanté mas در اوایل دهه 1960 تحت سلطه موسیقی وارداتی کالیپسو و استیل پان قرار گرفت. پس از آتش سوزی در سال 1963، کارناوال سنتی ممنوع شد، اگرچه کالیپسو و استیل به محبوبیت خود ادامه دادند. کالیپسو برای مهمانی‌های کارناوال جذاب بود، زیرا تمرکز غزلی بر اخبار و شایعات محلی شبیه به چانت ماس ​​بود، علی‌رغم الگوی ریتمیک و ساز که به شدت با موسیقی سنتی دومینیکن Mas Domnik در تضاد بود.

گرچه محبوبیت سنتی Chanté mas و Lapo kabrit به دلیل واردات کالیپسو و موسیقی استیل پان کاهش یافت، چندین روستا در دومینیکا، مانند Grand Bay ، سنت منحصر به فرد دومینیکن را حفظ کرده‌اند. در دومینیکا مدرن، Chanté mas و lapo kabrit بخشی از موسیقی بویون شده است .

هر سال، دومینیکن ها کارناوال کاتولیک را جشن می گیرند، جشنواره ای که به مدت سه روز قبل از چهارشنبه خاکستر برگزار می شود. با توجه به میراث فرانسوی این کشور، اکثریت شهروندان کاتولیک هستند ، اما بسیاری از غیر کاتولیک ها نیز کارناوال را جشن می گیرند . فعالیت‌ها عبارتند از مسابقات Calypso Monarch Competition، Carnival Queen Queen و رژه‌ها و مهمانی‌های کارناوال.

موسیقی دومینیکا

موسیقی و رقص جنبه های مهم فرهنگ دومینیکا هستند. جشن‌های استقلال سالانه طغیان آواز و رقص سنتی را نشان می‌دهد که از سال 1997 هفته‌ها عبارات کریول مانند “کریول در پارک” و “جشنواره جهانی موسیقی کریول” را نشان می‌دهد. دومینیکا زمانی که در سال 1973، گوردون هندرسون گروه Exile One و یک ژانر موسیقی اصیل را تأسیس کرد، در صحنه موسیقی بین المللی مطرح شد که او ” Cadence-lypso ” را ابداع کرد، که راه را برای موسیقی مدرن کریول هموار کرد.

یازدهمین جشنواره جهانی موسیقی کریول اولین فعالیتی بود که از زمان تکمیل آن در 27 اکتبر 2007، بخشی از جشن استقلال جزیره از بریتانیا در 3 نوامبر در آنجا برگزار شد. جشن اتحاد مجدد یک ساله در ژانویه 2008 به مناسبت 30 سال استقلال آغاز شد.

غذاهای دومینیکا

غذاهای دومینیکا شبیه به غذاهای دیگر جزایر کارائیب، به ویژه ترینیداد و سنت لوسیا است. مانند دیگر جزایر مشترک المنافع کارائیب ، دومینیکن ها تغییر خاصی در غذاهای خود ایجاد کرده اند. صبحانه یک وعده غذایی مهم روزانه است که معمولاً شامل ماهی شور، ماهی ماهی شور و خشک شده و خمیر سرخ شده «بیک» است. نمک‌ماهی و کیک‌ها برای یک میان‌وعده فست‌فود ترکیب می‌شوند که می‌توان آن را در طول روز خورد. فروشندگان در خیابان های دومینیکا این تنقلات را همراه با مرغ سرخ شده، ماهی و میوه و ماست «اسموتی» به عابران می فروشند. سایر وعده های صبحانه شامل فرنی آرد ذرت استکه با آرد ذرت ریز یا پولنتا، شیر و شیر تغلیظ شده و شکر درست می شود تا شیرین شود. غذاهای سنتی تحت تأثیر بریتانیا، مانند تخم مرغ، بیکن و نان تست نیز مانند ماهی سرخ شده و چنار محبوب هستند .

سبزیجات رایج عبارتند از چنار ، تانیا (سبزیجات ریشه)، یام ، سیب زمینی ، برنج و نخود فرنگی . گوشت و مرغی که معمولاً مصرف می شود شامل مرغ (که بسیار محبوب است)، گوشت گاو و ماهی است. این ها اغلب در خورش ها با پیاز، هویج، سیر، زنجبیل و گیاهانی مانند آویشن تهیه می شوند. سبزیجات و گوشت را قهوه ای می کنند تا سس تیره و غلیظی ایجاد شود. غذاهای محبوب شامل برنج و نخود، مرغ خورش قهوه ای ، گوشت گاو خورش، ماهی سرخ شده و خورشتی، و بسیاری از انواع مختلف آبگوشت و سوپ ماهی دلچسب است. این ها با کوفته ها، هویج و مواد غذایی پر شده است.

دین در دومینیکا

کلیساها در روزو ، دومینیکا

بر اساس سرشماری نفوس و مسکن در سال 2001، تقریباً 61 درصد از جمعیت دومینیکا را کاتولیک رومی تشکیل می دهند .پیروان کلیساهای انجیلی 18 درصد از جمعیت، ادونتیست های روز هفتم 6 درصد و متدیست ها 3.7 درصد را تشکیل می دهند. گروه‌ها و فرقه‌های مذهبی اقلیت، که اعضای آن از 1.6 درصد تا 0.2 درصد جمعیت را شامل می‌شوند، شامل راستافاریان ، شاهدان یهوه ، آنگلیکن‌ها و مسلمانان هستند . [4] بر اساس سرشماری، 1.4 درصد از جمعیت متعلق به گروه‌های مذهبی «دیگر» از جملهباپتیست , ناصری , کلیسای مسیح , برادران مسیحی و بهائی . 6 درصد از جمعیت ادعای عدم وابستگی مذهبی دارند.

قانون اساسی آزادی مذهب را پیش بینی می کند و قوانین و سیاست های دیگر به اجرای عموماً آزاد دین کمک می کند.قانون در همه سطوح از این حق به طور کامل در برابر سوء استفاده از سوی بازیگران دولتی یا خصوصی محافظت می کند. [4] دولت عموماً به آزادی مذهبی در عمل احترام می گذارد.در سال 2008، دولت ایالات متحده هیچ گزارشی مبنی بر سوء استفاده یا تبعیض اجتماعی بر اساس وابستگی، اعتقاد یا عمل مذهبی دریافت نکرد.

موسیقی و فرهنگ دومینیکا و آنتیل فرانسه

Pierre Belain d’Esnambuc یک تاجر و ماجراجو فرانسوی در دریای کارائیب بود که اولین مستعمره دائمی فرانسه را در جزیره مارتینیک در سال 1635 تأسیس کرد. جزیره سنت کریستوفر (سنت کیتس). در سال 1626 او به فرانسه بازگشت و در آنجا حمایت کاردینال ریشلیو را برای ایجاد مستعمرات فرانسه در منطقه به دست آورد. ریشلیو سهامدار Compagnie de Saint-Christophe شد، برای انجام این کار با d’Esnambuc ایجاد شده است. این شرکت موفقیت خاصی نداشت و ریشلیو آن را به عنوان Compagnie des Îles de l’Amérique سازماندهی مجدد کرد. در سال 1635 d’Esnambuc همراه با صد مهاجر فرانسوی به مارتینیک رفت تا زمین‌های مزارع نیشکر را پاکسازی کند .

پس از شش ماه اقامت در مارتینیک، d’Esnambuc به سنت کریستوفر بازگشت ، جایی که او به زودی در سال 1636 درگذشت، و شرکت و مارتینیک را به دست برادرزاده خود، Du Parquet، واگذار کرد. برادرزاده او، ژاک دیل دو پارکت ، اقتدار اسنامبوک را بر شهرک‌های فرانسوی در دریای کارائیب به ارث برد. در سال 1637، برادرزاده او ژاک دیل دو پارکت، فرماندار جزیره شد. او در مارتینیک ماند و به جزایر دیگر توجهی نداشت.

فرانسوی‌ها پس از بیرون راندن بریتانیایی‌ها از سنت کیتس و نویس ( به فرانسوی سنت کریستف ) برای همیشه در مارتینیک و گوادلوپ ساکن شدند . فورت رویال (Fort-de-France) در مارتینیک یک بندر اصلی برای کشتی های جنگی فرانسوی در منطقه بود که فرانسوی ها از آنجا می توانستند منطقه را کشف کنند. در سال 1638، ژاک دیل دو پارکت (1606-1658)، برادرزاده پیر بلن داسنامبوک و اولین فرماندار مارتینیک، تصمیم به ساخت قلعه سنت لوئیس برای محافظت از شهر در برابر حملات دشمن گرفت. از فورت رویال، مارتینیک، دو پارکت در جستجوی مناطق جدید به سمت جنوب حرکت کرد و اولین سکونتگاه را در سنت لوسیا تأسیس کرد.در سال 1643، و رهبری یک اکسپدیشن را بر عهده گرفت که در سال 1649 یک سکونتگاه فرانسوی در گرانادا ایجاد کرد. علیرغم تاریخ طولانی حکومت بریتانیا، میراث فرانسوی گرانادا هنوز با تعداد وام واژه‌های فرانسوی در کریول گرنادا ، ساختمان‌های به سبک فرانسوی، آشپزی و نام مکان‌ها نشان می‌دهد. (برای مثال پتی مارتینیک ، کانال مارتینیک ، و غیره)

در سال 1642، شرکت Compagnie des Îles de l’Amérique یک تمدید بیست ساله منشور خود را دریافت کرد. پادشاه، فرماندار کل شرکت و شرکت را فرمانداران جزایر مختلف نامید. با این حال، در اواخر دهه 1640، مازارین در فرانسه علاقه چندانی به امور استعماری نداشت و شرکت از بین رفت. در سال 1651 خود را منحل کرد و حقوق استثمار خود را به احزاب مختلف فروخت. خانواده du Paquet مارتینیک، گرانادا و سنت لوسیا را به قیمت 60000 لیور خریدند. Sieur d’ Houel گوادلوپ ، ماری-گالانته ، لا دزیراد و سنتز را خرید . شوالیه های مالت سنت بارتلمی را خریدندو سنت مارتین در سال 1665، شوالیه ها جزایری را که به دست آورده بودند به شرکت تازه تأسیس (1664) Compagnie des Indes Occidentales فروختند .

دومینیکا یک مستعمره سابق فرانسه و بریتانیا در کارائیب شرقی است که تقریباً در نیمه راه بین جزایر فرانسوی گوادلوپ (در شمال) و مارتینیک (در جنوب) واقع شده است. کریستف کلمب نام جزیره را بر اساس روز هفته ای که در آن مشاهده کرد، یک یکشنبه ( به لاتین domingo )، در 3 نوامبر 1493 نامگذاری کرد. در صد سال پس از فرود کلمب، دومینیکا منزوی ماند. در آن زمان جزیره کارائیب در آن زندگی می کرد، یا مردم کالیناگو، و با گذشت زمان بیشتر پس از رانده شدن از جزایر اطراف، با ورود قدرت های اروپایی به منطقه، در آنجا ساکن شدند. در سال 1690، هیزم شکنان فرانسوی از مارتینیک و گوادلوپ شروع به ایجاد کمپ های چوبی برای تامین چوب جزایر فرانسه کردند و به تدریج ساکنان دائمی شدند. فرانسه چندین سال مستعمره داشت، آنها برده هایی را از غرب آفریقا ، مارتینیک و گوادلوپ وارد کردند تا در مزارع خود کار کنند. در این دوره زبان کریول آنتیلی توسعه یافت. فرانسه در سال 1763 مالکیت دومینیکا را به طور رسمی به بریتانیای کبیر واگذار کرد. بریتانیای کبیر در سال 1805 مستعمره کوچکی را در جزیره ایجاد کرد. در نتیجه دومینیکا انگلیسی صحبت می‌کند.به عنوان یک زبان رسمی در حالی که کریول آنتیلی به عنوان یک زبان ثانویه صحبت می شود و به دلیل قرار گرفتن آن بین بخش های فرانسوی زبان گوادلوپ و مارتینیک به خوبی حفظ می شود.

در ترینیداد ، اسپانیایی‌هایی که جزیره را در اختیار داشتند، کمک چندانی به پیشرفت‌ها نکردند، با تمرکز الدورادو ، ترینیداد به دلیل موقعیت جغرافیایی‌اش عالی بود. از آنجایی که ترینیداد کم جمعیت در نظر گرفته می شد، روم دو سنت لوران، فرانسوی ساکن گرانادا، توانست در 4 نوامبر 1783 از پادشاه اسپانیا ، چارلز سوم ، یک Cédula de Población دریافت کند. و ملاتوها از آنتیل های فرانسوی مارتینیک ، گرانادا ، گوادلوپ و دومینیکا به ترینیداد مهاجرت کردند. آنها نیز به اصل و نسب اضافه کردندترینیدادیان ، ایجاد هویت کریول. زبان‌های اسپانیایی، فرانسوی و پاتویی بودند. اسپانیایی ها همچنین مشوق های زیادی برای جذب مهاجران به جزیره دادند، از جمله معافیت از مالیات به مدت ده سال و اعطای زمین مطابق با شرایط مندرج در Cedula. این مهاجران جدید جوامع محلی Blanchisseuse ، Champs Fleurs، Paramin ، Cascade، Carenage و Laventille را ایجاد می کنند. جمعیت ترینیداد تا پایان سال 1789 از 1400 نفر در سال 1777 به بیش از 15000 نفر رسید. در سال 1797، ترینیداد با جمعیت فرانسوی زبان به مستعمره ولیعهد بریتانیا تبدیل شد. این مهاجرت به دلیل انقلاب فرانسه تشویق شد .

کارناوال با فرانسوی ها وارد شد، کارگران و بردگانی که نمی توانستند در کارناوال شرکت کنند، جشن موازی خود را به نام canboulay (از زبان فرانسوی cannes brulées به معنای عصای سوخته) تشکیل دادند – پیش درآمد کارناوال ترینیداد و یک جشن را بازی کرده است. نقش مهمی در توسعه فرهنگ ترینیداد دارد. در طول فصل کارناوال، بردگان در چادرهایی به نام Kaiso – که بعدها چادرهای کالیپسو (Calypso) بود، آهنگ‌هایی اجرا می‌کردند . بسیاری از کایسوها یا کالیپسوهای اولیه به زبان کریول فرانسوی اجرا می شدند و توسط گریوت یا آوازخوانی رهبری می شدند . با تبدیل شدن ترینیداد به مستعمره بریتانیا، آوازخوان به عنوان calypsonian شناخته شد. دولت بریتانیا سعی کرد جشن کارناوال را به دلیل رنگ تهاجمی آن ممنوع کند. این منجر به شورش های کانبولی بین افرو-کرئول ها و پلیس شد که استفاده از مبارزه با چوب و موسیقی کوبه ای آفریقایی را در سال 1881 ممنوع کرد. آنها با چوب های بامبو “Bamboo-Tamboo” جایگزین شدند که به نوبه خود ممنوع شدند. در سال 1937 آنها دوباره ظاهر شدند و به عنوان ارکستری متشکل از ماهیتابه ها، درب زباله ها و طبل های روغن تبدیل شدند. این ماهیتابه ها یا تابه ها اکنون بخش عمده ای از صحنه موسیقی ترینیداد هستند.

ظهور اولیه کالیپسو ارتباط نزدیکی با پذیرش کارناوال توسط بردگان ترینیدادی داشت، از جمله نوازندگی کانبولی و راهپیمایی های بالماسکه موسیقی. فرانسوی ها کارناوال را به ترینیداد آوردند و مسابقات کالیپسو در کارناوال محبوبیت بیشتری پیدا کرد، به ویژه پس از لغو برده داری در سال 1834. از ترینیداد، کارناوال، کالیپسو و تابه فولادی به کل جزایر انگلیسی زبان کارائیب گسترش یافت. Calypso in the Caribbean شامل طیف وسیعی از ژانرها می شود، از جمله: ژانر Benna موسیقی آنتیگوان و باربودان . منتو ، سبکی از موسیقی محلی جامائیکا که تأثیر زیادی بر اسکا و رگی گذاشت . اسکا ، پیشرو برایrocksteady و reggae; اسپوژ ، سبکی از موسیقی عامه پسند باربادوس.

در دومینیکا، سنت chanté mas و lapo kabwit توسط موسیقی وارداتی کالیپسو و استیل پان در اوایل دهه 1960 تحت سلطه قرار گرفت. پس از آتش سوزی در سال 1963، کارناوال سنتی ممنوع شد، اگرچه کالیپسو و استیل به محبوبیت خود ادامه دادند. کالیپسو برای مهمانی‌های کارناوال جذاب بود زیرا تمرکز غزلی بر اخبار و شایعات محلی شبیه به چانت ماس ​​بود، علی‌رغم الگوی ریتمیک و ساز که به شدت با موسیقی سنتی دومینیکن “Mas Domnik” تضاد دارد. بسیاری از آهنگ‌های سنتی chanté mas (آهنگ‌های بالماسکه) با ضرب کالیپسو و بعداً ضرب آهنگ جدید رگی که از جامائیکا منتشر شد، اجرا شد.

مسابقات Calypsonians و Calypso Monarch ظهور کردند و بسیار محبوب شدند. نوارهای فولادی در سراسر دومینیکا و بقیه جزایر کارائیب ظهور کردند. موسیقی کالیپسو از دهه 1950 در دومینیکا رایج بوده است. اولین پادشاه کالیپسو در سال 1959 تاجگذاری کرد. گروههایی مانند Swinging Stars ، The Gaylords ، De Boys an Dem، Los Caballeros و Swinging Busters ظاهر شدند و شروع به کاهش رکوردها کردند. ظهور رادیو، ابتدا WIDBS و بعداً رادیو دومینیکا به گسترش موسیقی کمک کرد.

در دهه 1960، تعدادی از نوازندگان هائیتی به آنتیل فرانسه ( گوادلوپ و مارتینیک ) با خود کادان (کلمه دیگری به نام ژانر ” کمپاس “) را با خود آوردند، شکل پیچیده ای از موسیقی که به سرعت جزیره را فرا گرفت و به متحد شدن همه مردم کمک کرد. مستعمرات سابق فرانسه در دریای کارائیب با ترکیب تأثیرات فرهنگی آنها. وبرت سیکو، مبتکر آهنگ سه آلبوم LP را با تهیه کنندگان آنتیل فرانسوی ضبط کرد: دو آلبوم با “Celini disques” در گوادلوپ و یکی با “بالتازار” در مارتینیک. از کمپاس هائیتی یا گروه های آهنگی خواسته شد تا نوازندگان آنتیلی را ادغام کنند. در نتیجه، گروه پیشرو “Les Guais ​​troubadours” با خواننده تأثیرگذار لوئیس لاهنس، در میان گروه‌های دیگر، نقش بسیار مهمی در آموزش مردم آنتیل به سبک موسیقی مرنگ کمپا یا کادان ایفا کردند. تقریباً همه گروه‌های قطب‌نمای موجود هائیتی در این جزایر که از آن زمان موسیقی و رقص مرنگ را پذیرفته‌اند، بازدید کرده‌اند. پس از آن هنرمندان مینی جاز فرانسوی آنتیل مانند Les Gentlemen، Les Leopards و Les Vikings de Guadeloupe قرار گرفتند.

در سال 1969، گوردون هندرسون از دومینیکا تصمیم گرفت که وزارت خارج از کشور فرانسه در گوادلوپ همه چیز مورد نیاز او را برای شروع یک حرفه در موسیقی کریول در اختیار داشته باشد. از آنجا، گوردون هندرسون، خواننده اصلی، بنیانگذار یک گروه تلفیقی کادان، وایکینگ‌های گوادلوپ شد – که یکی از بنیانگذاران کاساو، پیر ادوارد دسیموس، عضوی از آن بود . در برخی مواقع او احساس کرد که باید گروه خود را راه اندازی کند و از یکی از دوستان سابق مدرسه فیتزروی ویلیامز خواست تا چند دومینیکن را برای تکمیل کسانی که قبلا انتخاب کرده بود به خدمت بگیرد. این گروه Exile One نام داشت . این گروه با نقل مکان گروه به گوادلوپ، سبک‌های مختلف کارائیب مانند رگی، کالیپسو و بیشتر کادنس یا کمپس را به هویت موسیقی خود اضافه کرد. در سال 1973، Exile One (مستقر در جزیره گوادلوپ) تلفیقی از آهنگ و کالیپسو « کادنس-لیپسو » را آغاز کرد که بعداً بر ایجاد موسیقی سوکا تأثیر گذاشت . کالیپسو ترینیدادی و هائیتی کادان یا مرنگ دو سبک غالب موسیقی دومینیکا تا تبعید وان بودند که شامل کالیپسو، رگی و عمدتاً کادان یا کامپا بودند که موسیقی آن را Cadence-lypso می نامیدند، اما بیشتر رپرتوار گروه کادان بود.

موسیقی دومینیکا

بعداً در سال 1975، لرد شورتی از ترینیداد به دیدار دوست خوب خود استاد در دومینیکا رفت، جایی که او به مدت یک ماه (در خانه استاد) ماند و آنها از هنرمندان محلی کادان بازدید کردند و با آنها کار کرد. شما استاد را داشتید که با کالیپسو و آهنگ (“کادنس-لیپسو”) آزمایش می کرد. یک سال بعد استاد در یک تصادف در دومینیکا درگذشت و فقدان او توسط شورتی که “دنیای برتر” را به عنوان ادای احترام نوشت به وضوح احساس شد. در دومینیکا، شورتی در اجرای Exile One از آهنگ Cadence-lypso شرکت کرده بود، و با Calypso King دومینیکا در سال 1969، لرد توکیو و دو غزلسرای calypso، Chris Seraphine و Pat Aaron در اوایل دهه 1970 همکاری کرد، که برای او مقداری kwéyòl نوشتند.متن ترانه. کمی بعد از اینکه شورتی آهنگی به نام “Ou Petit” را منتشر کرد، با کلماتی مانند “Ou dee moin ou petit Shorty” (به معنی “تو به من گفتی که شورتی کوچک هستی”)، ترکیبی از calypso، cadence و kwéyòl. توسعه سوکا شامل تلفیقی از کالیپسو، آهنگ و آلات موسیقی هندی – به ویژه دولاک، تبلا و دانتال – است که در ساخته‌های کلاسیک شورتی «اندرانی» و «شانتی اوم» نشان داده شده است.

به دلیل محبوبیت Exile One، یک انفجار مجازی از گروه‌های کادان از دومینیکا رخ داد – Grammacks ، Liquid Ice، Midnight Groovers، Black Affairs، Black Machine، Mantra، Belles Combo، Milestone، Wafrikai، Black roots، Black Blood، Naked Feet. و ماموت در میان دیگران. از جمله خوانندگان برجسته این دوره می توان به گوردون هندرسون، جف جوزف، مارسل “چابی” مارک، آنتونی گاسی، مایک مورئو، تونی والموند، لینفورد جان، بیل توماس، سینکی رابس و جانت آزوز اشاره کرد. گروه‌های کادان دومینیکن در مارتینیک، گوادلوپ، هائیتی و جزایر دیگر در دریای کارائیب و آفریقا محبوب شدند.

گروه کادان بخش فول هورن Exile One به رهبری گوردون هندرسون اولین کسی بود که سینتی سایزرهای تازه وارد را به موسیقی خود معرفی کرد که سایر گروه های موسیقی کادنس یا مرنگ از هائیتی ( مینی جاز ) و آنتیل فرانسه در دهه 1970 تقلید کردند. Exile One از گوردون هندرسون، کمبوهای مینی جاز را به گروه‌های بزرگ تحت تسلط گیتار با بخش فول هورن و سینت سایزرهای تازه وارد تبدیل کرد و راه را برای موفقیت گروه‌های بزرگی مانند Grammacks ، Experience 7 و سایرین هموار کرد. با تکیه بر این تأثیرات، سوپرگروه Kassav’ zouk را اختراع کرد و آن را در دهه 1980 رایج کرد.

Kassav’ در سال 1979 توسط Pierre-Edouard Décimus و موسیقیدان استودیو پاریس ، Jacob F. Desvarieux تشکیل شد. با هم و تحت تأثیر گروه‌های معروف دومینیکن و گوادلوپی Kadans-lypso یا Compas مانند Experience 7 ، Grammacks، Exile One و Les Aiglons تصمیم گرفتند که موسیقی کارناوال گوادلوپی را با سبکی کاملاً هماهنگ‌شده و در عین حال مدرن و صیقلی بسازند. Kassav با معرفی یک واحد 11 قطعه ای gwoka و دو خواننده اصلی، tambour bélé ، ti bwa، biguine ، cadence-lypso: calypso و عمدتاً Cadence rampa یا compas با استفاده کامل از MIDI ، سبک خاص خود را ایجاد کرد.فن آوری. Kassav اولین گروه در کارائیب بود که از فناوری MIDI در موسیقی خود استفاده کرد. در دهه 1980 با ضبط در فرمت دیجیتال جدید، موسیقی کارائیب را به سطح دیگری بردند. این سبک در اواخر دهه 1980 به دلیل حضور قوی آهنگ یا کمپاس ، موسیقی اصلی آنتیل فرانسه، جایگاه خود را از دست داد.

یک سبک خاص در zouk ” zouk love ” است که با ریتم آرام، ملایم و جنسی مشخص می شود. الهام‌بخش سبک عشق زوک در موسیقی ریتمیک از قطب‌نماهای هائیتی و همچنین موسیقی به نام cadence-lypso – آهنگ دومینیکا که توسط Grammacks و Exile One رایج شده است، می‌آید . اشعار ترانه ها اغلب از عشق و مشکلات عاطفی صحبت می کنند.

موسیقی kizomba از آنگولا و cola-zouk یا عشق کابو از کیپ ورد مشتق شده از این سبک موسیقی قطب نما فرانسوی آنتیل است که اساساً یکسان به نظر می رسد، اگرچه زمانی که با این ژانرها بیشتر آشنا شوید تفاوت های قابل توجهی وجود دارد. نماینده اصلی این زیرژانر اوفلیا ماری از دومینیکا است. دیگر هنرمندان Zouk Love از هند غربی فرانسه، هلند و آفریقا آمده اند.

در برزیل از ریتم zouk برای رقص لامبادا برزیلی استفاده می شود . از آنجایی که اضافه شدن بسیاری از مراحل جدید ویژگی های Lambada را تغییر داد، نام جدیدی به این رقص ” Zuk-lambada ” داده شد که در ابتدا “zouk Love” نامیده شد و بعداً فقط “zouk” نامیده شد. امروزه زوک برزیل تغییر کرده است و نام “زوک سنتی” به رقصی که اولین بار توسط ادیلیو و رناتا در اوایل دهه 90 آموزش داده شد، داده شده است که اکنون به صورت آموزشی در سراسر جهان استفاده می شود.

در اواخر دهه 80، WCK یا Windward Caribbean Kulture توسط گروهی از نوازندگان جوان و بسیار خلاق دومینیکن تشکیل شد. گروه نوید تجدید حیات جدید و بسیار مورد نیاز موسیقی زنده را داد و موج جدیدی را در تکامل موسیقی دومینیکا ایجاد کرد. آنها شروع به آزمایش با تلفیقی از آهنگ-لیپسو ، ریتم های درام بومی lapo kabwit و عناصر موسیقی گروه های جینگ پینگ کردند. این گروه گرد هم آمدند تا جای خالی چندین گروه شناخته شده بین المللی دومینیکا مانند Exile One و Grammacks را پر کنند.. در حالی که صدای Cadence-Lypso مبتنی بر استفاده خلاقانه از درام های آکوستیک، ضرب آهنگ تهاجمی گیتار با سرعت بالا و تفسیر اجتماعی قوی به زبان بومی کریول است ، صدای جدید ایجاد شده توسط WCK، بیشتر بر استفاده از فناوری با صدای قوی متمرکز شده است. تاکید بر الگوهای ریتمیک صفحه کلید

گروه ترکیبی از ریتم‌های محلی Cadence-lypso و سنتی جینگ، chanté mas و ریتم‌های lapo kabwit را نواختند که بعداً با عنوان ” bouyon ” شناخته می‌شوند، سبکی که به آنها اعتبار داده می‌شود. دریک “را” پیترز متولد دومینیکن یکی از تاثیرگذارترین چهره ها در توسعه ژانر بویون در نظر گرفته می شود. بویون که عمدتاً توسط گروه WCK رایج شده است، ترکیبی از جینگ پینگ، آهنگ لیپسو، و رقص‌های سنتی مانند bèlè ، quadrille ، chanté mas و lapo kabwit، mazurka، zouk و دیگر سبک‌های موسیقی کارائیب است . از دیدگاه زبان، Bouyon از انگلیسی و Kwéyòl استفاده می کند.

موسیقی بویون در سرتاسر دریای کارائیب رایج است و در گوادلوپ و مارتینیک به «بویون گوادا» یا موسیقی پرش به بالا معروف است. یک شاخه محبوب در بویون گوادا «بویون هاردکور» نامیده می‌شود، سبکی که با اشعار فحشا و خشن آن مشخص می‌شود. این سبک موسیقی با متون ” سستی ” از نظر جنسی مشخص می شود. این شکلی از بویون رادیکالیزه دومینیکا است. برخی آن را bouyon gwada (بویون گوادلوپ) می نامند تا تفاوت آن را نشان دهند و مضامین آن اغلب یکسان است.

5/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.